دوستان عزیزم سلام
مدتیه که به دلیل مشغله کاری نتونستم به روز باشم، اما دو سه شب پیش یه ترکیب بند شروع کردم که هنوز کامل نشده، اما چون میخواستم یه جورایی وب رو به روز کرده باشم، بند اول ترکیب بند رو نوشتم ، تاانشالله به محض کامل شدن، مابقیِ شعر رو تقدیم کنم .
عاشقِ بی قرار را، بردند...
آسمان را، بهار را، بردند
همه ی آبهای دریا را ...
همه ی روزگار را بردند
خواهرِ آفتابِ عالَم تاب
مادرِ داغدار، را بردند
هر چه بود ونبود، آوردند
همه، دار و ندار را بردند
پا به پای پیاده ها آنجا ...
کشته ی سربدار را بردند
عَلَمِ استقامت و مردی ...
پرچمِ اقتدار، را بردند
پیشِ چشمانِ هیزِ کفتاران
حَرَمِ کردگار را بردند
طعنه و خنده های شامی ها
زینب و کوفه و حرامی ها
نگارش در تاریخ سه شنبه 91 آذر 28 توسط سید عباس ذبیح الحسین
| نظر